گوگل هیچوقت جایی را که از آن شروع کرد از یاد نمی برد. سرویس هایی که گوگل ارائه می دهند بسیار زیاد است اما ما همیشه گوگل را به موتور جست و جویش می شناسیم. گوگل این را می داند و می داند که اگر اعتبار موتور جست و جویش زیر سوال برود، همه چیز را از دست می دهد. برای همین بود که تا سال 2019 روی Core Web Vitals کار کرد و در نهایت هم در سال 2020 به طور رسمی آن را معرفی کرد. Core Web Vitals چیست ؟ این مفهوم، یک انقلاب در موتور جست و جوی گوگل است که تا به امروز، کیفیت جست و جو های ما را بالاتر برده است و از وقتی که آمده است، کم پیش می آید که ما در نتایج اول گوگل، سایت بی کیفیتی ببینیم. در این مقاله همراه ما باشید تا به این مبحث مهم بپردازیم.
یادم می آید تقریبا اوایل سال 2020 بود که متوجه تغییرات عجیبی در رتبه های پروژه هایمان شدم. این موضوع را سریع با مدیر بخش در میان گذاشتم و سرتان را درد نیاورم، غوغایی به پا شده بود! اینجا بود که وقتی کمی تحقیق کردیم، متوجه شدیم که هیچ اتفاق بدی نیفتاده است و صرفا ما شاهد یک جهش بزرگ در سئو سایت هستیم. Core Web Vitals بالاخره رسما معرفی شده بود. Core Web Vitals را قبل از آن هم در Google Search Console دیده بودیم اما چندان توجهی به آن نداشتیم و راستش را بخواهید اطلاعات زیادی هم درباره آن در دسترس نبود. اما همینکه این موضوع معرفی شدن، سیل مقاله هایی بود که در سایت های معتبر مربوط به سئو سایت منتشر می شد و ما نیز به طبع، رویکرد سئویمان را کلا عوض کردیم، انقلاب سئو سایت شروع شده بود.
حال این Core Web Vitals چیست که انقدر سر و صدا به پا کرده است؟ اول از همه قبل از اینکه به طور کامل این مبحث را توضیح دهیم، باید بگوییم “Core Web Vitals” یکی از آن رویکرد های درست گوگل برای بهینه سازی کردن نتایج SERP بود. رویکردی که تمرکز بسیار زیادی روی تجربه کاربری داشت و می خواست این موضوع را به سایت ها دیکته کند که اگر تجربه کاربری خوبی برای مخاطب خودتان به ارمغان نیاورید، جایی در نتایج اول موتور جست و جوی گوگل ندارید و محکوم به افت رتبه هستید. Core Web Vitals همان چیزی بود که گوگل کم داشت و انگار گوگل با توسعه الگوریتم های آن، گمشده خودش را پیدا کرده بود و دیگر وقت آن رسیده بود که سایت ها نیز ارزش بیشتری برای مخاطب خودشان قائل بشوند. همراه ما باشید که این موضوع را کاملتر بررسی کنیم.
قبل از اینکه ببینیم Core Web Vitals چیست بد نیست که به این موضوع اشاره کنیم که اصلا نباید دنبال معنای فارسی برای این عبارت بگردیم. شاید نزدیک ترین معنی فارسی به عبارت Core Web Vitals همان “ارکان های بنیادی وب” باشد که البته این معنی هم حق مطلب را به درستی ادا نمی کند. Core Web Vitals در واقع یک سری متراژ های استانداردسازی شده ارائه شده توسط گوگل هستند که به توسعه دهندگان وب کمک می کنند که تجربه کاربری بهتری را در سایت خودشان اعمال کنند. Core Web Vitals فقط برای سئو سایت نیست اما همانطور که می دانید، سئو سایت همان بهینه سازی سایت است و پس هر کار مثبت و با هدف تعالی که ما در سایتمان انجام می دهیم، یک فاکتور سئویی به حساب می آید وقتی این متراژ ها انقدر متمرکز بر سئو سایت هستند، پس ما نیز آن ها را از منظر سئو بررسی می کنیم.
حال که می دانیم Core Web Vitals چیست باید به اصلی ترین و بنیادی ترین تمرکز آن را نیز بشناسیم. این مفهوم روی 3 چیز از همه بیشتر تمرکز دارد و در واقع متراژ هایی برای اندازه گیری این 3 تا چیز است: -عملکرد بارگزاری صفحه -سهولت تعامل کاربر -پایداری بصری صفحه از دیدگاه کاربر حال هرکدام از این سه مورد، المان های خودشان را در Core Web Vitals دارند و با متراژ های خاصی اندازه گیری می شوند. ما در این مقاله می خواهیم اول از همه 3 متراژ اصلی Core Web Vitals را معرفی کنیم و سپس به سراغ 5 متراژ فرعی آن برویم. این سه متراژ اصلی به طور مستقیم روی رتبه سایت و صفحات سایت ما تاثیر می گذارند و پیشنهاد ما به شما این است که از اینجا به بعد مقاله را با دقت بیشتری بخوانید. در خلال معرفی این موارد، ما یک سری راهکار هایی نیز برای بهبود این متراژ ها به شما معرفی خواهیم کرد اما گاهی ممکن است موضوع فراتر از چیزی باشد که ما در اینجا می گوییم. در ادامه همراه ما باشید.
Core Web Vitals سه متراژ اصلی دارد که به طور کلی با آن ها شناخته می شود. این سه متراژ Largest Contentful Paint یا LCP، Cumulative Layout Shift یا CLS و First Input Delay یا FID هستند که هرکدام از آن ها یک مورد خاصی را اندازه گیری می کنند که شاید تا به حال نمی دانستیم که تا این حد می توانند روی تجربه کاربری و سئو تاثیرگذار باشند. مواردی که شاید اول فکر کنید اهمیت خاصی ندارند اما وقتی اطلاعات بیشتری از آن ها کسب می کنید، متوجه می شوید که منطقی است که Core Web Vitals آن ها را مورد بررسی قرار بدهد. بیایید به سراغ این متراژ ها برویم و هرکدام را جداگانه مورد بررسی قرار دهیم.
اگر بخواهیم LCP یا Largest Contentful Paint را به درستی توضیح بدهیم، باید بگوییم که LCP در واقع متراژی است که به ما می گوید بارگذاری پر حجم ترین محتوای صفحه سایت ما چقدر طول می کشد. مسلما بزرگترین المان در صفحه ما، از باقی المان ها دیرتر بارگذاری می شود و حالا هرچقدر این المان زودتر بارگذاری شود، صفحه ما نیز خیلی سریعتر کامل بارگذاری می شود. صفحه ای که سریعتر بارگذاری بشود هم تجربه کاربری بهتری به همراه دارد، هم اینکه رتبه بهتری در گوگل هم دریافت می کند. اما بگذارید یک چیز را هم به این موضوع اضافه کنیم، LCP صرفا به اصطلاح منظورش بزرگترین المان صفحه است و در کل، بارگذاری کل Viewport کاربر را شامل می شود. منظور چیست؟ بگذارید این موضوع را دقیق تر توضیح بدهیم. LCP در واقع مدت زمان بارگذاری بلوک های محتوایی مختلف در داخل Viewport کاربر (قسمتی از صفحه که کاربر با بارگذاری صفحه آن را می بیند) را اندازه گیری می کند. در واقع این متراژ به ما می گوید بخش Above the Fold صفحه ما چقدر طول می کشد که کامل بارگذاری بشود. در مقاله Above the Fold چیست به طور کامل نیز به این موضوع پرداخته ایم و این بخش می تواند شامل محتواهایی مانند تصاویر، تصویر پوستر ویدیو، تصویر پس زمینه و بلوک متن بشود. LCP باید زیر 2.5 ثانیه باشد تا یک مقدار خوب برای سئو سایت ما تلقی شود. بهترین روش برای داشتن LCP خوب و سریع، بهینه سازی محتواها و تصاویر، بهینه سازی کد ها، اعمال Caching، CDN و … می باشد.
در مباحث مرتبط با اینکه Core Web Vitals چیست معمولا به اصطلاحاتی بر می خوریم که کامل گفتن آن ها اصلا خوب در زبان نمی چرخد. اصلی ترینشان همین CLS است که همان بهتر است برای آن از لفظ CLS استفاده کنیم. حال این CLS چیست؟ CLS کمی پیچیده تر از دیگر بخش هاست پس بهتر است خیلی توجه ویژه ای به آن داشته باشیم. صاحبان سایت باید از یک سری چیز ها در سایت مطمئن بشوند، اینکه مخاطب سایت به راحتی می تواند در سایت فعالیت های خودش را انجام بدهد و با لینک ها و دکمه ها می تواند تعامل درستی داشته باشد. چون به هر حال این لینک ها و دکمه ها هستند که نرخ تبدیل کاربر به خریدار را بالا می برند. حال تصور کنید کاربر وقتی می خواهد روی یک لینکی بزند، جای لینک عوض بشود و کاربر روی دکمه اشتباه کلیک کند. چه اتفاقی می افتد؟
کاربر مثلا به جای اینکه خرید را تایید کند لغو می کند و حالا دوباره باید از اول پروسه را برود. این کار باعث خشم کاربر می شود و ممکن است عصبانیت او منجر به بستن سایت و دیگر برنگشتن به این سایت بشود. حال اینجا CLS است که از موارد Core Web Vitals به کمک ما می آید و به ما می گوید که پایداری المان های صفحه ما چقدر است و اصلا چقدر باید باشد. به این تغییر المان ها در صفحه Shift شدن می گویند و این شیفت شدن اگر لازم است، آنقدر باید سریع اتفاق بیفتد که کاربر اشتباهی روی المان دیگری کلیک نکند. حال اینجا موضوعی که پیش می آید این است که این CLS چگونه این شیفت شدن را اندازه گیری می کند. در ادامه به این مورد هم به طور خاص می پردازیم.
CLS در واقع نمایش المان ها در ویوپورت را به صورت فریم به فریم اندازه گیری می کند. یعنی از موقعیت اول المان یک فریم و از موقعیت دوم آن فریم دیگری می سازد. در واقع این متراژ می خواهد به صاحبان سایت کمک کند که ببینند وقتی کاربر در حال کار کردن با سایت است، همه چیز سر جای خودش هست و می ماند یا خیر. این متراژ سه فاکتور را در این موضوع در نظر می گیرد:
-جا به جایی چیدمان (Layout Shift)
-کسر تاثیر (Impact Fraction)
-کسر فاصله (Distance Fraction)
اگر می خواهید بدانید یکی دیگر از موارد Core Web Vitals چیست باید بگوییم که First Input Delay یا FID یکی از مهمترین متراژ های Core Web Vitals به شمار می رود. این موضوع همیشه باید یادمان باشد که مخاطب سایت ما، دوست دارد که بتواند به راحتی و خیلی سریع با سایت ما تعامل برقرار کند. برای همین هم ما باید بدانیم که که چقدر طول می کشد که اولین Input (اولین تعامل کاربر و عملی که روی صفحه ما انجام می شود) پاسخ داده شود. کاربر دوست دارد زمانی وارد یک سایت می شود، خیلی برای تعامل برقرار کردن با آن صبر نکند و بتواند روی اولین المانی که دید کلیک کند و کارش را در سایت انجام بدهد. برای مثال، وقتی کاربر وارد یک صفحه محصول می شود، صفحه همچنان در حال بارگذاری است که کاربر روی دکمه خرید می زند. اما خرید انجام نمی شود یا خیلی دیر انجام می شود. چرا؟ چون FID ما زیاد طول کشیده است. برای اینکه ببینیم چگونه می شود FID را اندازه گرفت باشد باید ببینیم که یک صفحه، چه مقدار طول می کشد که قادر به پاسخگویی به مخاطب خود باشد. پس در واقع FID اینجا دارد کلیک ها (در گوشی لمس ها) را محاسبه می کند. بهترین FID نیز 100 میلی ثانیه است. یعنی کاربر شما بعد از 100 میلی ثانیه باید بتواند با صفحه تعامل برقرار کند. (بله بله می دانم، در ایران این غیر ممکن است!) محاسبه FID بسیار سخت است چون متغیر هایی در آن دخالت دارند که گاهی از دست ما خارج هستند. مثلا گاهی این موضوع به سرعت اینترنت کاربر سایت و دستگاه او نیز بستگی دارد که ما نمی توانیم دخالتی در آن ها داشته باشیم. هرچند که ما باید تا حد امکان، آن بخشی که مربوط به خودمان هست و انجام دهیم و مخصوصا اینکه هاست خوبی هم خریداری کنیم.
همانطور که قبلا گفتیم Core Web Vitals یک سری متراژ های اصلی و یک سری متراژ های فرعی دارد که و حالا می خواهیم ببینیم که متراژ های فرعی Core Web Vitals چیست و چه چیز هایی را به ما نشان می دهند. این متراژ ها معمولا اهمیت کمتری نسبت به متراژ های بالا دارند اما توجه به آن ها نیز می تواند سئو سایت ما را تا حد زیادی قوی تر کند و باعث شود که از نظر تجربه کاربری، یک سایت کاملا پویا داشته باشیم. پس در ادامه همراه ما باشید تا این متراژ ها را به شما معرفی کنیم.
قبل از اینکه به طور کامل بحث اینکه Core Web Vitals چیست را ببندیم باید به این موضوع هم اشاره کنیم که ابزار هایی مانند Google Lighthouse و GTmetrix بهترین ابزار ها برای بررسی متراژ های Core Web Vitals است. در مقالات قبلی درباره Google Lighthouse بار ها صحبت کرده ایم و پیشنهاد می کنیم حتما به مقاله ” آموزش Google Lighthouse” نیز یک سر بزنید که در آنجا هم بیشتر درباره این موارد صحبت کردیم و هم راهکار هایی برای بهتر کردن Core Web Vitals پیشنهاد کرده ایم که می توانند بسیار برای شما مفید باشند. ممنون که در این مقاله همراه ما بودید و امیدواریم که از خواندن آن لذت برده باشید.
منبع:
این مطلب رو به اشتراک بگذار...